توسل به ابتذال برای جذب مخاطب در سینما
تاریخ انتشار: ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۴۹۳۸۰
برخی منتقدان میگویند عادت دادن مخاطبان سینما به فیلمهای نازل و بیتوجه بودن به ذائقه سازی، سینمای امروز ایران را به ورطه خالتورها انداخته است.
به گزارش مشرق، «خط استوا» اولین فیلم اکران نوروزی امسال بود، 12 اسفند 1401 اکران این فیلم کمدی شروع و در اکران نوروزی هم ادامه پیدا کرد. حالا چندروزی است این فیلم اکران آنلاین خود را در یکی از پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی آغاز کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بررسی وضع موجود محتوای سینمای کشور
سینمای ایران سال ۱۴۰۲ با اکران چند فیلم کمدی آغاز شد. یکی از این فیلمها «خط استوا» بود، فیلمی که در گیشه چندان با استقبال روبرو نشد؛ اما «فسیل» دیگر فیلم کمدی اکران نوروز مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت و همچنان در بسیاری از سینماهای کشور اکران میشود، و حالا از آن به عنوان یکی از پرفروشترین آثار تاریخ سینمای ایران نام میبرند، اثری که تبلیغاتش در شبکههای ماهوارهای باعث حواشی بسیار شد. البته موضوع این گزارش فیلم «فسیل» نیست، در این متن تلاش خواهیم کرد ابتدا نگاهی کلی به آثار کمدی سینمای امروز داشته باشیم و به عنوان نمونه مورد مطالعه، فیلم «خط استوا» در مرکز بحث قرار خواهیم داد.
*سینمای کمدی امروز
چندی پیش جهانگیر الماسی در مصاحبهای (بازیگر و کارگردان)گفته بود: «متأسفانه عدهای به جای ترویج فرهنگ و سنن ملی در پی ترویج نافهمی و لمپنیسم هستند. به نظر میرسد روی سخن الماسی با آثاری از این دست بوده است، آثار ضعیف و کلیشهای که نه فکری تولید میکنند و نه ذائقهای میسازند.»
چیزی که ما عمدتا در سینمای حال حاضر میبینیم نامش کمدی نیست. لودگی و مسخرهبازی درآوردن و حرفهای توهین آمیز زدن یا شوخیهای جنسی، نامش کمدی نیست.
جواد انصافی (بازیگر) نیز در گفتگویی گفت: «کُمدیهایی که امروز عمدتاً ساخته میشوند، پشتوانه علمی ندارند و مؤدبانه نیستند. در این نوع کارها، معمولاً خانوادهها نمیتوانند کنارِ هم به تماشای این نوع آثار بنشینند.» کارشناسان معتقدند چیزی که ما عمدتا در سینمای حال حاضر میبینیم نامش کمدی نیست. لودگی و مسخرهبازی درآوردن و حرفهای توهین آمیز زدن یا شوخیهای جنسی، نامش کمدی نیست.
محسن محسنینسب (کارگردان) درباره همین وضعیت میگوید: «امروز غیر از ژانر لودگی و فلاکت هیچ ژانر دیگری در سینمای ما وجود ندارد. لودگی به دنبال درآمدزایی است و ژانر فلاکت به جایزه در جشنوارههای خارجی توجه دارد و در کنار این آثار برخی مواقع چند فیلم اجتماعی نیز ساخته میشود.» منظور محسنینسب از ژانر فلاکت فیلمهای اجتماعی است که مبتنی بر حاشیه نشینی و فقر وضعیت سیاه و تاریکی از جامعه ایرانی را بازنمایی میکنند. جریانی که در دو دهه گذشته ایده محوری سینمای کشور بوده است.
صادق صادق دقیقی (کارگردان) درباره وضعیت سینمای امروز کشور گفت: «تولید اثری با مختصات یک فیلم بفروش کار چندان دشواری نیست، کافی است یک فیلم کمدی که سرشار از شوخیها و تابوهای جنسیاست با سلبریتیها و بازیگرانی که در همه آثار تکرار میشوند، بسازید. حال آنکه هر چه میخواهد به خورد ملت بدهد؛ کافیست! شما گیشه را فتح کردهاید! »
در واقع بسیاری بر این باورند که چیزی که در سینمای حال حاضر اتفاق افتاده گونهای انحراف است، چرا که سالنهای سینما از آثار هنریای که تولید فکر و ذائقه میکنند خالی شدهاند و بیشتر آثار سخیف را ترویج میکنند.
در واقع بسیاری بر این باورند که چیزی که در سینمای حال حاضر اتفاق افتاده گونهای انحراف است، چرا که سالنهای سینما از آثار هنریای که تولید فکر و ذائقه میکنند خالی شدهاند و بیشتر آثار سخیف را ترویج میکنند.
«خط استوا» فیلمی سخیف و تکراری
کمدی نازل موجود در فیلم «خط استوا» با فیلمهای طنز دیگری که این سالها ساخته شدهاند تفاوت چندانی ندارد. در یک کلمه اگر بخواهیم مخرج مشترک همه این فیلمها را خلاصه کنیم به ایده «تضاد» میرسیم.
فیلمهای طنزی چون «دینامیت»، «هزار پا»، «تگزاس»، «چهار انگشت»، « فسیل» و «خط استوار» همه یک مخرج مشترک دارند. تمهیدی که البته روز به روز بیشتر معطوف به شوخیهای جنسی/ سیاسی حاکم بر فضای مجازی شده است.
این آثار عموما ساختار سادهای دارند و موضوعات مشترکی را تکرار میکنند، اما اینکه به ذهن مخاطب چه میکنند نکتهای است که به نظر چندان مورد تحقیق قرار نگرفته است.
*داستان «خط استوا»
«خط استوا» داستان رئیس و نایبرئیس جدید فدراسیون فوتبال است که در راه مالزی برای شرکت در اجلاس ایافسی، با یک سفر اعلامنشده سر از اندونزی درمیآورند تا ضمن عقد قراردادی با زیدان کار بزرگی برای فوتبال انجام دهند، اما زیدان نمیآید و آنها در اندونزیِ دچار شورش و در آستانه کودتا (که فرودگاههایش تعطیل شده) اسیر میشوند.
کل داستان فیلم همین چندخط پیش پا افتاده است و حتی اگر فیلم را هم نبینید با نگاهی به نام کارگردان و تهیهکننده اثر میتوانید بفهمید با چه فیلم نازل و مبتذلی طرف هستید. از یکسو «اصغر نعیمی» نامش با نگارش و ساخت آثار کپی شده و شبه فیلمفارسی چون «مستانه»، «آس و پاس»، «هایلایت» و غیره در سینما عجین شده است و از سوی دیگر «احسان ظلی پور» نیز تهیهکنندگی فیلمهایی به همین سبک و سیاق چون «خانم مایا»، «چهارانگشت» و «نیسان آبی» را در کارنامه خود دارد. حال تصور کنید «خط استوا» با همکاری این دونفر به چه فیلم شاهکاری تبدیل شده است!
*همان همیشه؛ دست انداختن و تحقیر مظاهر فرهنگی
حسام سلمانی کارشناس سینما گفت: ««خط استوا» در یک کلام همان نسخه تکراری فیلم «چهارانگشت» است؛ با همان شخصیتها، همان جغرافیا و همان چالشها. در «خط استوا» شخصیت دکتر سالاروند همان احد فاتحهای و حمید عاطفی همان نادر ایستاده است با این تفاوت که بجای امیر جعفری در «خط استوا» فرهاد اصلانی نقش یک مرد مذهبی و متصل به حکومت را برعهده دارد که مخاطب چیزی جز بیسواد، حماقت و بلاهت و دروغ بافی از او نمیبیند و بجای جواد عزتی در این فیلم سیامک انصاری نقش مشاور به اصطلاح زیرک (شیطون و هوس باز) را ایفا میکند.»
سلمانی افزود: «جغرافیای داستان هم بجای تایلند در کشور همسایه او یعنی اندونزی و برای وقیحتر شدن داستان جزیره بالی معروف به جزیره لختی هاست. فیلم هم مملو از المانهای تبلیغ مذهب بودا و حضور زنان خارجی بیحجاب و لوندیهای آنها و چشمان هرزه و مشتاق مردان ایرانی است! به این فرمول مبتذل حضور یک زن ایرانی اغواگر یعنی پرستو با بازی آزاده صمدی را نیز اضافه کنید تا بفهمید «خط استوا» دقیقا چه نوع فیلمی است!»
*شلنگ تخته انداختن سینما
در حالی «خط استوا» فیلمی بلاتکلیف و سردرگم و تقلیدی کورکورانه از فرمول فیلمفارسی و فیلمهای مبتذل و سرشار از المانها و شوخیهای جنسی است که سازندگانش ادعا دارند در خلال این اتفاقات قرار بوده با رویکردی انتقادی، نادانی و بیکفایتی مدیران فوتبالی کشور و مسائل مبتلابه آن (از ممنوعیت ورود زنان به استادیوم تا زد و بندهای مالی و باندبازی و زیرآبزنیهای سیاسی) به تصویر کشیده شود، اما دریغ از آنکه ذرهای از آن عملی شده باشد و بیشتر فیلم به بستری برای عقده گشایی فیلمساز در سیاهنمایی از اوضاع کشور، تخریب مسئولان حکومتی و چهرههای مذهبی، نمایش اغراقآمیز خوشبختی و موفقیت ورزشکاران بویژه بانوان ورزشکار در خارج از کشور تبدیل شده است.
این رویکرد تاحدی واضح است که ادعاهایی که در فضای مجازی درباره تمسخر اعتراضات مردمی در فیلم پخش شده بود با واکنش تهیهکننده آن و آزاده صمدی، بازیگر فیلم مواجه شد و آنها ضمن انتشار تصویری از پروانه نمایش خط استوا اعلام کردند این فیلم نه در ماههای گذشته، بلکه در بهار ۹۸ ساخته شده اما اکران آن به تعویق افتاده بود.
عادت دادن مخاطبان سینما به فیلمهای نازل و بیتوجه بودن به ذائقه سازی، سینمای امروز ایران را به ورطه خالتورها انداخته است.
*کلام آخر
در پایان باید گفت بعد از دیدن فیلم «خط استوار» اولین پرسشی که به ذهن مخاطب دغدغهمند میرسد این است که سازمان سینمایی با کدام متر و معیار این فیلم را در سبد اکران نوروزی قرار داده است؟
اینکه فیلمی همزمان، ورزش بانوان، مهاجرت مغزها، مافیای فوتبال، پرستو، کمیته انضباطی فوتبال، ورود زنان به استادیومها، شورش، ماشین آب پاش، یگان ویژه، آشوبگر/ معترض، لب دریا و تاثیر آفتاب بر پوست بدن و دهها کنایه سیاسی- جنسی دیگر را در خود داشته باشد چیزی جز تکرار فضای حاکم بر اینستاگرام نیست.
حسام سلمانی درباره این موضوع گفت: «اینکه در تعطیلات عید به همراه خانواده به سینما بروی و شاهد فیلمهایی چون «خط استوا» و «فسیل» باشی که به اسم فیلم کمدی هر نوع ابتذال جنسی و توهین به ارزشهای اخلاقی و دینی را در دل خود جای دهند، بسیار رنجآور و تأسف بار است.»
وی افزود: «واقعاً مشخص نیست این فیلمها با این فیلمنامههای وقیحانه و هجوآمیز و با وجود سابقه مشکلدار فیلمسازان خود( یادمان نرفته اصغر نعیمی همصدا با معاندان از امضاکنندگان بیانیه ضد امنیتی «تفنگت را زمین بگذار» بود) چگونه مجوز ساخت و اکران گرفته و در بهترین زمان سال اکران شدهاند؟»
از سوی دیگر برخی منتقدان میگویند عادت دادن مخاطبان سینما به فیلمهای نازل و بیتوجه بودن به ذائقه سازی، سینمای امروز ایران را به ورطه خالتورها انداخته است. شاید به خاطر همین رویکرد است که برخی از منتقدان معتقدند: سینمای امروز تکساحتی شده است، و این سینما در هر سطحی، به دلسوز آگاه و نگاه خطاپوش و سینماشناس سالم و متخصصان بیبغض نیاز دارد، نه آدمهایی که به فروش «فسیل» مفتخر باشند و به انبان پر از هیچ ببالند!
منبع: فارسمنبع: مشرق
کلیدواژه: انتخابات ترکیه قیمت سینما خط استوا اکران آنلاین جواد عزتی هزارپا امیرجعفری تایلند مافیای فوتبال چهار انگشت فیلم کمدی جهانگیر الماسی کمیته انضباطی فوتبال سیامک انصاری احسان ظلی پور جواد انصافی اصغر نعیمی محسن محسنی نسب فدراسیون فوتبال فرهاد اصلانی خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت سینمای حال حاضر شوخی های جنسی سینمای امروز فیلم کمدی خط استوا شوخی ها شده اند فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۴۹۳۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زور سرمایه به هنر نمیرسد
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این بخشی از سخنان نایبرئیس هیئتمدیره نماوا درباره اهالی سینماست که در چند روز گذشته واکنشهای بسیاری در پی داشت. اظهاراتی که پس از واکنش تعدادی از اهالی سینما با پاسخ و عذرخواهی روابط عمومی این پلتفرم همراه بود. اما این پاسخ، جواب قانعکنندهای برای اهالی سینما نیست. در این میان واکنش گسترده صنوف خانه سینما به این اظهارنظر توجهبرانگیز شد و هرکدام در بیانیههایی جداگانه خواستار رسیدگی به این موضوع شدند و روابط عمومی خانه سینما هم اعلام کرد هیئترئیسه این نهاد، بررسی موضوع سخنان این پلتفرم را به شورای صیانت خانه سینمای ایران ارجاع داده و در این شورا، درباره آن تصمیمگیری خواهد شد. اما به همین بهانه با همایون اسعدیان، کارگردان و تهیهکننده سینما، نگاهی کلانتر به گسترش پلتفرمها داشتیم و میزان دغدغهمندی آنها در حوزه فرهنگ را واکاوی کردیم و در ادامه شرایط حضور هنرمندان در پلتفرمها را بررسی کردیم که آیا در شرایطی که سینما در وضعیت خوبی به سر نمیبرد، این پلتفرمها هستند که در اولویت فعالان سینما قرار گرفتهاند؟ گفتوگوی روزنامه شرق را در ادامه میخوانید:
چند روزی است صحبت درباره اظهارات نامناسب یکی از مدیران ارشد یکی از پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی واکنشهای زیادی بین اهالی سینما داشته، فارغ از جنس ادبیات مطرحشده که حتما جای نقد دارد، بد نیست به این بهانه نگاهی به گستردگی شبکه نمایش خانگی و اقبال به این پلتفرم بین اهالی سینما و مخاطبانش داشته باشیم. پلتفرمها همزمان با دوران کرونا در ایران به سرعت میان مخاطبان فراگیر شدند و هنرمندان زیادی جذب کار در این حوزه شدند. فکر میکنید این مدیوم مسیر درستی را در این چند سال طی کرده است؟
ابتدا باید اشاره کنم باورم این است که حرفهای این مدیر محترم شاید عامدانه نبوده. شاید روی بیان کلماتش دقت نکرده است. نمیخواهم قضاوتی داشته باشم و ماجرا را صفر یا صد ببینم. انتظار همه ما این است، افرادی که در این سطح مدیریتی قرار میگیرند و در هیئتمدیره یک پلتفرم عظیم هستند، کافی بود اشاره کنند که بعضی از تهیهکنندگان یا بازیگران به تعهدشان یا اخلاقیات پایبند نیستند. در این صورت نهتنها کسی ایرادی نمیگرفت، بلکه تأیید هم میکرد. تصور ما هم این نیست که جامعه منزهی هستیم. جامعه سینما مثل تمام مشاغل دیگر طبعا ضعفها یا قوتهایی دارد. من هم خیلی خوب میدانم برخی از دوستان تهیهکننده یا بازیگر ما در ارتباط با پلتفرمها بدرفتاریها یا بداخلاقیهایی داشتهاند و این حق طبیعی یک مدیر است که از این ماجرا گلهمند باشد. همینطور که ممکن است برخی از دوستان ما هم وقتی پای پول وسط میآید هرکاری بکنند. ولی وقتی این جملات به همه اهالی سینما تسری پیدا میکند، دیگر مورد صنفی است و باید شأن حرفهمان را در نظر بگیریم و موظف هستیم از آن دفاع کنیم. صنوف و هیئتمدیره خانه سینما همگی به این ماجرا واکنش نشان دادند و این حرفها بار حقوقی داشت.
البته مجموعه نماوا عذرخواهی کرد. خودم در چند سال گذشته تنها پلتفرمی که با آن کار کردم نماوا بوده و مشخصا از مدیریت نماوا آقای میرطاووسی جز رفتار محترمانه چیز دیگری ندیدم وگرنه مجدد با این پلتفرم کار نمیکردم. این نبوده که من با این پلتفرم پدرکشتگی داشته باشم و از این جهت واکنشی نشان بدهم. اما واقعیت این است که جهان آینده، جهان تصویر و ویاودیهاست. ما الان دو، سه پلتفرم خوب داریم و همینطور روز به روز به تعدادشان اضافه میشود. بخش عظیمی از تأمین مالی اهالی سینما و تصویر در آینده از طریق همین پلتفرمها خواهد بود. نه اینکه سینما از بین خواهد رفت، در سینما تعداد محدودی فیلم ساخته میشود و تعدادی از اعضا در آن کار میکنند، اما حجم کاریای که این پلتفرمها برای اهالی سینما ایجاد میکنند، قابل مقایسه با تولید فیلم نیست. در دو سال کرونا اگر پلتفرمها نبودند واقعا اهالی سینما وضعیت بدی پیدا میکردند، چراکه در آن مقطع فقط پلتفرمها بودند که سریال میساختند و طی دو سال اگر اشتباه نکنم چیزی حدود ۳۴ سریال توسط دو پلتفرم تولید شد. ما باید از ورود این سرمایهها به این عرصه استقبال کنیم. بهشخصه وقتی متوجه میشوم یک پلتفرم تازه به جمع پلتفرمها اضافه میشود، خوشحال میشوم. میدانم سرمایه زیادی پشت آن است و دیگر بحث ساخت یک فیلم نیست. بحث صدها میلیارد سرمایه است. نه تنها باید استقبال کنیم، بلکه باید تلاش کنیم بمانند، ریشه بدوانند و بتوانند خوراک فرهنگی برای اقشار مختلف مردم فراهم کنند. اما طرف دیگر باید برای دوستانی که صاحب سرمایه هستند مواردی تعریف شود. میدانیم که سرمایه، قدرت میآورد و قدرت سرمایه آنقدر زیاد است که برخی فکر میکنند میتوانند هر گونه رفتاری داشته باشند. باید این را در نظر گرفت که این قدرت سرمایه در عرصه فرهنگ و هنر بدون تعامل با اهالی فرهنگ و هنر موفق نخواهد بود و قطعا در این رودررویی سرمایه شکست میخورد. همینطورکه در رودررویی صداوسیما با هنرمندان، صداوسیما مخاطبش را از دست میدهد و اگر هنرمندانی که میتوانند مخاطب را جذب کنند و بین مردم ریشه دارند و مخاطب دارند، با صداوسیما قهر کنند، بازنده صداوسیما است. این اتفاق میتواند دقیقا برای پلتفرمها هم تکرار شود. اگر دچار این باور شوند که قدرت سرمایه است و اگر پول بدهید، هنرمندان همه کاری میکنند، قطعا اشتباه بزرگی میکنند. واقعیت هم این است که تا به امروز چنین رفتارهایی از مدیران پلتفرمها ندیده بودیم. ممکن است در ذهنیتشان این باور وجود داشته، اما حداقل به این شکل بیان نشده بود. عذرخواهی و پوزشخواهی نماوا را در آن بیانیه به فال نیک میگیرم. یعنی فکر میکنم خود دوستان هم در مجموعه مدیریتی آنجا این نگاه را قبول ندارند و نمیپسندند. ظاهرا منظورشان یک پروژه بوده، ولی من فکر میکنم هیجانزده شدهاند و همه ما را به یک چوب زدهاند و طبیعی هم بود چنین واکنشهایی را از سمت هنرمندان در پی داشته باشد.
در بین صحبتها به وضعیت نابسامان سینما اشاره کردید. میدانیم که دستکم در دو سال گذشته رونق گیشه سینما تنها با تعداد اندکی فیلم آن هم از جنس کمدی اتفاق افتاد و در این شرایط بسیاری از اهالی سینما تمایلی به حضور در این عرصه ندارند و بخشی از این دلزدگی، ظاهرا تکصدایی یا واگذاری عرصه به ساخت فیلمهای کمدی در سینماست.
صحبتکردن درباره سینما با صحبتهایی که شما اشاره کردید کمی پیچیده است. ما در دو سال گذشته و مشخصا سال گذشته از جهت گیشه رونق خوبی را تجربه کردیم. اما این رونق محصول نهایتا پنج فیلم بود. صاحبان سالنهای سینما خوشحال هستند، چون در واقع توانستند ضرر دوران کرونا را جبران کنند و این تعداد فیلم کمدی برای آنها سودده هم بوده است. اما پنج فیلم کلیت سینما نیست. ما نمیتوانیم خوشحال باشیم که چهار فیلم ۸۰۰ میلیارد فروختهاند و در کنارش مثلا ۵۰ تا فیلم روی هم ۲۰۰ میلیارد فروختهاند. این یعنی ضرر سینما. بحثم فقط فیلم اجتماعی نیست. فیلمهای عاشقانه، پلیسی، معمایی را هم از دست دادیم. از ژانرهای دیگر غافل شدیم.
البته بخشی از انتقادها از سمت فیلمسازان در یکی، دو سال گذشته بهدلیل ندادن پروانه ساخت به فیلمهای اجتماعی است.
اینجا نمیتوانیم یک جا را مقصر بدانیم و بگوییم که اگر اینجا درست رفتار میکرد، همهچیز درست پیش میرفت. اگر بگوییم شورای پروانه ساخت سختگیری میکند، جواب آنها هم این است که کدام کارگردان نامی ما فیلمنامه داده و ما رد کردهایم؟ موضوع اینجاست که فیلمنامهای ارائه نمیشود. باید بررسی کنیم چرا فیلمنامه به شورای پروانه ساخت ارائه نمیشود؟ از طرف دیگر، هزینه تولید فیلم به شدت بالا رفته است. یک فیلم با کمترین هزینه در شرایط فعلی، حداقل ۲۵ میلیارد تومان هزینه دارد و این یعنی۷۰، ۸۰ میلیارد تومان فروش برای اینکه بتواند به پولش برسد. تنها فیلمهایی که فروش بالای نوروز را به خودشان اختصاص دادند، فیلمهای کمدی بودند. فیلمهایی در ژانرهای دیگر مثل «بیبدن» یا «مست عشق» با وجود اینکه مخاطب دارند، بعید میدانم به فروش فیلم «تمساح خونی» برسند و اگر فیلمهای دیگر در گیشه پاسخگو نیستند، به این دلیل است که هزینه تولید بالا رفته. این هزینه تولید چطور بالا رفته است؟ یک بخش از آن شرایط کشور است و تورم وحشتناکی که بهخاطر آن همه چیز بالا رفته. دستمزد بازیگران به شدت بالا رفته است. اتفاقا در این موضوع پلتفرمها مقصر هستند. همین افرادی که امروز به بازیگران حمله میکنند، خودشان برای اینکه مخاطبان بیشتری جذب کنند، بازیگران مطرح را جذب کردند و دستمزدهای عجیب و غریب پرداخت کردند. یک بار تلویزیون سالها قبل این کار را انجام داد و یک جهش در دستمزدها ایجاد کرد. در چند سال گذشته هم پلتفرمها این کار را انجام دادند و هزینهها را در سینما بالا بردند. بازیگران در سریال حیرتانگیز دستمزد میگیرند و طبیعتا برای یک فیلم سینمایی پرداخت رقمهای بالا به بازیگران ممکن نیست. اما موضوع مهم این است که تحولاتی در کشور اتفاق افتاده که این تحولات جامعه ما را ۱۰ پله جلو برده است. خیلی از فیلمسازان ما دچار سردرگمی هستند. فیلمنامهای که دو سال پیش برای آنها جذاب بوده، امروز حس میکنند موضوعیت ندارد. جامعه آنچنان دچار تحول شده که عملا فیلمسازان را سردرگم کرده است. اگر بسیاری از فیلمسازان ما فیلمنامه به شورای پروانه ساخت نمیدهند، به این دلیل است که نمیدانند باید چه کار کنند. اگر نتوانیم توقع فرهنگی مردم را برآورده کنیم، شکست میخوریم. نمیدانیم چه چیزی بسازیم که پاسخگوی زمانه ما باشد و این یک معضل دیگر است.
پس فکر نمیکنید در این شرایط پلتفرمها در مقابل سینما ایستادهاند.
من معتقد نیستم سینما در مقابل پلتفرمها از بین رفته است. سینما تبدیل میشود به یک مراسم. تبدیل میشود به یک ضیافت. فردی که از خانه بیرون میآید و هزینه میکند و سینما را انتخاب میکند، تمایل به دیدن فیلم مفرح در سینما دارد. در شرایطی که حال روحی و اجتماعی مردم خوب نیست و مرتب داریم با مشکلات دست و پنجه نرم میکنیم، مخاطب سینما این زمان را برای دیدن فیلم کمدی صرف میکند. برای اینکه دو ساعت حواس مخاطب به چیز دیگری غیر از مشکلاتی که روزمره با آن دست و پنجه نرم میکند پرت شود.
حالا اگر همین دو ساعت، دردهای خودش را در فیلم هم ببیند قطعا سینما برایش وسوسهانگیز نیست. ما قبلا هم این وضعیت را داشتیم. هر وقت شرایط روحی و روانی جامعه خوب بوده فیلمهای اجتماعی خیلی خوب پاسخ داده و درست در شرایطی که وضع روحی جامعه بد است اتفاقا فیلمهای اجتماعی جواب نمیدهد. اصلا باور نمیکنم که این فیلمهای کمدی ما باعث شده فیلمهای اجتماعی فروش نرود. فیلمهای جدی ما در غیاب فیلمهای کمدی همینقدر فروش میرود. چون اساسا تمایل برای دیدن آن فیلمها وجود ندارد. واقعیت این است سال گذشته فیلمهایی که در جشنواره دیدم یک شکست سنگین برای فیلمهای جدی خواهد بود. نمونهاش را در هفت، هشت فیلمی که در عید اکران شد دیدیم. به جز فیلم «تمساح خونی» و «بیبدن» باقی فروشها شکست خوردهاند. نمیتوانم بگویم این میان مقصر «تمساح خونی» است. امسال هم تا آخر سال هفت، هشت فیلم کمدی داریم که سالنداران از فروش این فیلمها راضی خواهند بود. اما این کلیت سینما نیست. کلیت سینما در معرض خطر است.
۲۲۰۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900027